جوک های خنده دار ومطالب طنز

 

 

با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم


    دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار!

 

 • • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

 

این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن

 

اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 9 دی 1392 | 23:18 | نویسنده : احسان |

 

 

همه چی آرومه من چه قد پولدارمـــــ

یه پرایدو دارم به خــــــودم میــــــــــــــــــــبالم
پســــــــــــــته میخورم من روزی ده بیست کیـــــــــلو
میارم گوشیم و راحـــــــــــــــــــــــــــــت از جیــــــــــــب بیرون
.
.
آقا من شکایت دارم!

 

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،
برچسب‌ها: خنده بازار ,

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 21 تير 1392 | 20:16 | نویسنده : احسان |

 

دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن
یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم
و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه
به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه  !

.

.

یعنی فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،
برچسب‌ها: جوک های جالب وخنده دار ,

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392 | 23:34 | نویسنده : احسان |

 

 

نه عشق ، نه خورشید ، زیرا هر دو غروب می کنند
.
.
.
.
از عشق تو لیلی ، رفتم زیر تریلی
.
.
.
.
غصه نخور جوجه خاور ، بزرگ میشی بنز تک میشی
.
.
.
.
بر چشم خوب رحمت
.
.
.
.
به خاطر اشک مادر


پاتو از رو گاز بردار برادر

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،
برچسب‌ها: جملات وشعر های طنز کامیون ,

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392 | 20:40 | نویسنده : احسان |

بالاخره یه روز زنگ میزنم چین ،


اون یارو که گوشی رو برداشت گفت 你好


من میگم 陰莖 !


گوشی رو قطع میکنم . بفهمه دنیا دست کیه


ما خر نیستیم که این جنس های بنجلشو بندازه بهمون !


بعععله من یه همچین آدم وطن پرستی هستم :|

.

.

.

هنگام بغض یک زن بهش نزدیکتر بشید


و موقع بغض یک مرد ازش فاصله بگیرید


قبل از خواب هم که مسواک بزنید


همین دیگه :|

 

.

.

.

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،
برچسب‌ها: جملات طنز ,

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 13 تير 1392 | 18:18 | نویسنده : احسان |

غضنفر به تاكسی میگه آقا چند میگیری منو برسونی به راه آهن؟

 

راننده میگه 1000 تومن غضنفر میپرسه واسه چمدونام چند میگیری؟

 

راننده میگه هیچی. غضنفر میگه پس چمدونام رو ببر من هم اومدم .   



پنج تا داداش پولاشونو رو هم میذارند تاکسی می خرند

 

بعد از چند وقت ورشکست می شند اگه گفتی چرا ؟

 

آخه پنج تایی با هم می رفتن مسافرکشی.   


غضنفر با دوست دخترش میرن پارك غضنفر میگه :

 

عزیزم اگه این درخت كاج زبون داشت الان به ما چی میگفت ؟

 

دختره میگه اگه زبون داشت میگفت احمق من زردآلوام نه كاج ...  

 

مادر : پسرم ، من دارم می رم خرید یه وقت به كبریت

 

دست نزنی ها پسر : نه مامان جون من خودم فندك دارم   

 

آپلود عکس




موضوعات مرتبط: طنز ، ،
برچسب‌ها: جوک ,

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 5 تير 1392 | 22:4 | نویسنده : احسان |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.